شیوع کرونا باعث بروز اختلالات و فشارهای روانی در جامعه شده است و اکنون تعداد زیادی از افراد به دلایلی همچون ابتلا به این ویروس، جان دادن یکی از عزیزان خود و بروز مشکلات اقتصادی و معیشتی، دچار اختلالات روانی شدهاند؛ در نتیجه جامعه نیازمند نسخه شفابخشی برای بازیابی سلامت روان خود است.
به گزارش خبرنگار پایان هفته به نقل از فارس : بیش از سه ماه از شیوع کرونا در کشورمان میگذرد و در این دوران جامعه در بخشهای مختلف تحت تأثیر این ویروس مرموز و خطرناک قرار گرفته است. در کنار عوارض جسمی این بیماری و ابتلای تعدادی از افراد، جان باختن عدهای دیگر و عزادار شدن تعدادی از خانوادهها، سلامت روان بسیاری در اثر ترس زیاد و اضطراب ناشی از ابتلا به کرونا و به مخاطره افتادن وضعیت اقتصادی و معیشتی، پیامدهای منفی جسمی و روحی زیادی را به دنبال داشته و دامنگیر بخشی از افراد جامعه شده است.
این احساس ناامنی روانی و نداشتن امنیت شغلی باعث بروز مشکلات روانی همچون اضطراب و افسردگی شده است و هر روز میتوان این نابسامانی روانی را در سطوح مختلف جامعه مشاهده کرد.
بر اساس مطالعات داخل و خارج از کشور و به ویژه در خارج از کشور نشان داده شده که در سال جاری میلادی، اختلالات روانی ۲٫۵ تا ۳ برابر افزایش پیدا کرده است. البته این موضوع طبیعی است؛ چرا که ویروس کرونا ناشناخته بوده و هنوز واکسنی ندارد و ما در مقابله با این خطر جدی قرار داریم و طبیعی است که درصد زیادی از جمعیت را تحت تأثیر داده است. در ایران نیز طی تحقیقاتی که صورت گرفته اختلالات روانشناختی در سطح بالاتری از حالت حد طبیعی است.
فریبرز درتاج- رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در گفتوگو با فارس،در خصوص بررسی پیامدهای منفی کرونا در دوران شیوع و آشنایی با اقدامات و راهکاری ضروری برای کاهش آسیبهای روحی و روانی اقشار مختلف و بازیابی سلامت روان جامعه پس از پایان دوران کرونا به گفتوگو نشست:
آقای دکتر! به عنوان اولین پرسش بفرمایید با توجه به اینکه بیش از ۳ ماه از شیوع کرونا در ایران میگذرد و وضعیت سلامت روان جامعه دچار مخاطراتی شده، چه اقداماتی باید صورت گیرد تا بتوان این موضوع را بهتر مدیریت کرد؟
ویروس کرونا نشان داد که ما در بحث سلامت روان باید اقدامات اساسی انجام دهیم و به یک برنامه آفندی مجهز شویم.این برنامه آفندی را به یک مثلث تشبیه میکنم که یک ضلع آن شناسایی اختلال روانی در گروههای مختلف، یک ضلع پروتکل درمانی مناسب و ضلع سوم آن ارائه خدمات روانشناختی و اجتماعی بر بستر اینترنت و دولت الکترونیک میدانم.
شناسایی اختلالات روانی، تدوین پروتکلهای درمانی مناسب و مبتنی بر شناسایی دقیق اختلال و از همه مهمتر الکترونیک شدن خدمات دستگاههای اجرایی (دولت الکترونیک) به نحوی که رفت و آمد مردم (عامل اصلی انتشار و گسترش ویروس) به حداقل ممکن برسد و حتی پروتکلهای درمانی از همان بستر بتواند برای گروههای مختلف جامعه قابل ارائه باشد، از جمله اقداماتی است که در دوران کرونا و پساکرونا نیازمند مداقه و اقدام جدی و جهادی دارد.
بنابراین گام اول و ضروری عبارت است از شناسایی علت اختلالات روانشناختی و اجتماعی در افراد مختلف جامعه که سلامت روانی و اجتماعی آنها به مخاطره افتاده و یا ممکن است به مخاطره بیفتد.
در این صورت میتوان مبتنی بر این شناسایی، شیوههای رواندرمانی مناسب را برای مبارزه انتخاب کرد.
* تدوین این پروتکلها باید بر اساس چه قواعدی تنظیم شود؛ یعنی آیا میتوان یک قاعده کلی را در تدوین پروتکلها برای همه اقشار جامعه لحاظ کرد یا باید متناسب با شرایط و اقتضائات گروههای مختلف آنها را تدوین کنیم؟
برای این شناسایی و تدوین پروتکل نیاز است بدانیم با چه گروههایی مواجه هستیم؟ خانواده متوفیان کرونا، بیماران مبتلا و خانوادههای آنها، افراد قرنطینه و اعضای خانواده، بیماران مشکوک، کارکنان مراقبتهای بهداشت و درمان و اعضای خانواده کارکنان پزشکی، کودکان زیر سن مدرسه و والدینشان، دانشآموزان، دانشجویان، زنان باردار، سالمندان، بیماران دارای بیماری زمینهای خود ایمنی و نقص ایمنی، کارکنان دستگاههای اجرایی، اقشار بیبضاعت و کم برخوردار؛ همه اینها افرادی هستند که شواهد قوی وجود دارد که وضعیت سلامت روان این افراد مستعد بروز نشانههای اختلالات روانشناختی است.
تحقیقات متعدد در کشور چین علائم روانشناختی همچون اضطراب، ترس، افسردگی، افکار منفی، تغییرات هیجانی، بیخوابی، اختلال استرس پس از سانحه، وسواس، را با درصد شیوع بالا را گزارش کردهاند.
در این بین اختلال پس از سانحه میتواند موجب آسیبهای دائمی مثل هجوم خاطرههای مزاحم، رفتارهای اجتنابی تحریکپذیری و کرختی هیجان، در افرادی بشود که وضعیت تهدیدکننده این ویروس را تجربه کردهاند؛ همچنین اختلال خواب در مبتلایان مشکوک به کرونا که در بخشهای ایزوله یا قرنطینه به سر میبرند احتمال وقوع زیادی داشته است؛ همچنین اضطراب و افسردگی در بین بیماران تنفسی، وسواس و ترس در بین افراد عادی شیوع بیشتری داشته است.
آنچه اکنون مهم است اینکه بیماری کرونا مردم ما را درگیر نوع خاصی از اضطراب، یعنی اضطراب مرگ کرده است؛ مرگ به دلیل ماهیت پر ابهامی که دارد، برای اغلب انسانها تهدید محسوب میشود. اضطرابی که ممکن است شامل ترس از مرگ خودِ فرد یا اطرافیانش باشد.
این اضطراب امروز کیفیت زندگی افراد جامعه را به صورت خیلی جدی تحت شعاع قرار داده و در این مورد به خصوص میتوان گفت آگاهیهای غلط، هراس آفرینی رسانههای بیگانه و متأسفانه برخی رسانههای داخلی، ضعف دولت در اطلاعرسانی و عدم هماهنگی در اطلاعرسانی موجب شده تا افراد تشخیص کرونا را معادل مرگ بدانند.
با توجه به آنچه گفته شد، شناخت وضعیت سلامت روان گروههای مختلف و تدوین پروتکلهای درمان بر مبنای آن دو گام اساسی در زمینۀ اقدامات روانشناختی در زمینۀ مبارزه با بیماری کرونا برای افراد جامعه است.
* موضوع آرامش روانی در دوران قرنطینه به ویژه افرادی که مشکلات و بیماریهای زمینهای دارند و مجبور به ماندن در خانه هستند، بسیار مهم است؛ برای تأمین سلامت روان این افراد در دوران قرنطینه توضیح دهید؟
قرنطینه کردن با ایزوله کردن متفاوت است. قرنطینه کردن به معنای محدودسازی رفت و آمد افرادی که بالقوه در معرض این بیماری هستند تا زمان قطعی تشخیص است اما در ایزوله افرادی به سر میبرند که تست آنها مثبت شده است؛ بنابراین تمایز بین این دو مهم است.
آسیب روانشناختی افراد قرنطینه بر حسب مطالعات انجام شده بیشتر مربوط به اختلال هیجان، خستگی، افسردگی، استرس، کاهش خلق؛ تحریکپذیری، بیخوابی، کاهش توجه، اختلال استرس پس از سانحه (به ویژه در کودکان)، خشم و کرختی عاطفی و کاهش توانایی تصمیمگیری بوده است.
نکته مهم اینکه ضرورت مداخله روانشناختی برای بیماران قرنطینه به دلیل ذات ترس از آلوده شدن یا آلوده کردن دیگران، طولانی بودن دوران قرنطینه، حمایت ناکافی، عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی و مواد غذایی کافی و در نهایت خستگی و بیحوصلگی، احساس تنهایی و پرخاشگری شدیداً احساس میشود؛ چرا که در مواردی ثابت شده است افراد به همین دلایل از ادامه قرنطینه خودداری میکنند.
* یکی از گروههایی که سلامت روان آنها در این روزها بیشتر در خطر است، کادر بهداشت و درمان و افرادی بودهاند که به طور مستقیم با بیماران کرونایی در ارتباط هستند؛ توضیح دهید این افراد چطور میتوانند آسیبهای روانی خود را به حداقل برسانند؟
بر اساس نتایج پژوهشهای مطالعات قبلی در زمان انتشار ویروس سارس و ابولا، کارکنان حوزه درمان به عنوان صف اول مقابله با بیماری، از اختلالات اضطراب، ترس و استرس برچسبزنی رنج میبرند که این موضوعات میتوانند کیفیت فعالیت و خدمترسانی آنها را تحت تأثیر قرار دهد؛ از طرفی تحمل لباسهای مخصوص نیز بر سختی کار این کادر درمانی افزوده است.
اختلالات روانشناختی استرس، ترس، اضطراب و نشانههای افسردگی و نگرانی شدید در بین خانوادههای کادر درمانی گزارش شده است. نتایج مطالعه بر روی خانواده ۸۲۲ نفر از کادر درمان در چین نشان داده که شاخص اضطراب با ۳۴ درصد و نشانههای افسردگی با ۳۰ درصد بیشترین نشانههای اختلال روانی در بین آنها بوده است.
* درباره تأثیرات ترس از ابتلا به کرونا در بین نوجوانان به ویژه دانشآموزان توضیح دهید؛ آیا تعطیل بودن واحدهای آموزشی بر سلامت روان این قشر تأثیر مثبت داشته یا تأثیرات منفی به دنبال دارد؟
پژوهشها نشان داده که تعطیلی مدارس و قرنطینه کردن خانگی بر سلامت جسم و روان کودکان و نوجوانان تأثیر گذاشته است. محرکهای استرسزا در منزل مانند ترس طولانیمدت، ماندن زیاد در خانه، افکار ناخوشایند و کسالت؛ کمبود ارتباط با دوستان و معلمان، کمبود فضای مناسب در منزل، مشکلات مالی و اقتصادی خانواده به ویژه در دهکهای پایین جامعه میتواند اثر ماندگاری بر سلامت جسم و روان دانشآموزان داشته باشد.
بر اساس مطالعهای میزان استرس پس از سانحه در کودکان قرنطینه شده ۴ برابر کودکان غیر قرنطینه است؛ بنابراین این افراد بیشتر درگیر اختلال استرس حاد، اختلال سازگاری و سوگ میشوند. همچنین نتیجه مطالعهای در چین بر روی ۷۰۰۰ دانشجو نشان داده که ۲۵ درصد آنها اضطراب را تجربه کردند. دلایل ایجاد این اضطراب ناظر بر ترس از آینده تحصیلی و شغلی و کاهش ارتباطات و تأخیر در فارغالتحصیلی و ورود به بازار کار و … بوده است.
* زنان باردار از جمله گروههایی هستند که به واسطه ضعیف بودن سیستم ایمنی بدن در برابر کرونا آسیبپذیرتر از برخی گروههای دیگر جامعه هستند؛ برای حمایت روحی و روانی از این افراد چه کاری باید انجام دهیم؟
افزایش سطح اضطراب و استرس و افسردگی در بین زنان باردار چینی نیز در مطالعات انجام شده به اثبات رسیده است. افزایش سطح استرس و نگرانی در دوران بارداری میتواند منجر به افزایش مسمومیت بارداری، زایمان زودرس، تولد نوزاد کم وزن و حتی نمره اپگار پایین شود. این افراد بیش از سایر گروهها به حمایت عاطفی نیاز دارند.
* درباره تعدیل فشارهای روانی بر گروههای مختلف جامعه چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
ترس از ابتلا به بیماری، وضعیت آینده شغلی و منابع درآمدزایی، دوران طولانی قرنطینه موجب شده تا اختلال خواب، افزایش اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه نیز در این دسته افراد نیز گزارش شود.
پس از شناسایی اختلالات و تدوین برنامههای درمان مبتنی بر آن شناخت، این شیوههای رواندرمانی را میتوان از راه دور و با استفاده از امکانات به روز نظیر ویدئو کنفرانس، برنامههای آنلاین، استفاده از آپهای مناسب، تلفن و … در قالب پروتکلهای رواندرمانی مناسب ارائه کرد.
اقدامی که کشور چین نیز انجام داده و با استفاده از بستر اینترنت، ضمن غربالگری و شناسایی افراد مستعد اختلالات روانشناختی، پروتکلهای خودآموز برای عموم مردم و همچنین برای گروههای ویژه همچون کودکان، زنان باردار، سالمندان، افراد خانوادههای متوفیان و .. ارائه داده است.
نماز به عنوان یکی از مؤثرترین تکنیکهای آرامسازی در درمان بیماریهای روانی، باید توسط روانشناسان و مشاوران و روان درمانگران در کمک به رهاییِ افراد از فشارها و گرفتاریها تجویز شود
نکته بسیار با اهمیت اینکه هنوز درمان دارویی مؤثری برای کرونا کشف نشده نیز یک فاکتور مهم تاثیرگذار بر سلامت روان افراد درگیر است. از همه این گروهها آسیبپذیرتر، خودِ بیماران درگیر هستند؛ چون ظرفیت تحمل روانشناختی بسیار پایینی دارند که پیشنهاد میشود در این زمینه با تهیه بروشورهای با محتوای شکست کرونا توسط پیرمرد ۱۱۰ ساله یا کودک ۲ ساله یا زن باردار و … بتوان تأثیر به سزایی در افزایش روحیه دفاعی آنها داشت.
به طور کلی و فارغ از درمانهای کلینیکی، در ایام پس از کرونا باید با تمرکز بر عوامل مهمی مانند تقویت جو عاطفی خانواده و حمایت خانوادگی، بر کاهش اثرات و آسیبهای روانی با استفاده از ظرفیت خانواده نیز تمرکز کرد.
البته با زمینهسازی برای گسترش رویکردهای مبتنی بر سلامت معنوی و یاددهی روشهای آرامسازی و شایستگی هیجانی، راهکارهای خوددرمانی اضطراب در محیط خانه و با قرار دادن ابزار خودآموزی در اختیار افراد میتوان اقدامی انجام داد تا آنها بر وضعیت روانی خود تسلط یابند.
به عنوان مثال خداوند متعال فرموده است: الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ؛ یاران خدا کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند (قرآن کریم، سوره حج، آیه ۴۱)
* شما به موضوع بهکارگیری روشها و مهارتهای کاهش فشار روانی اشاره کردید؛ آیا توجه به مسائل معنوی و توصیههای دینی نقشی در کاهش فشارهای روانی دارد؟
بله، اقامه نماز، درمان دردهای روحی، اخلاقی و رفتاری یک جامعه است. پژوهشها نشان داده که نماز از نظر درمانی تأثیر بـه سـزایی در کاهش شدت تشنجات عصبی ناشی از فشار زندگی روزانه و پایین آوردن حالت اضطرابی افراد دارد؛ تا حدی که دکتر توماس هایسلوپ میگوید: «مهمترین ایجاد آرامش در روان و اعصاب انسان که من تاکنون شناختهام نماز است». با این تعبیر، نماز به عنوان یکی از مؤثرترین تکنیکهای آرامسازی در درمان بیمارهای روانی، باید توسط روانشناسان و مشاوران و روان درمانگران ما، در کمک به رهاییِ افراد از فشارها و گرفتاریها، تجویز شود.در میان رواندرمانگران، مـعروف است کـه یادآوری مشکلات و بازگویی آنها توسط بیمار، باعث کاهش شدت اضطراب میشود، از آنجایی که وضعیت روانی انـسان بـا آشکار کردن مشکلات در حضور یک روانشناس یا یـک دوسـت صمیمی رو بـه بـهبود میرود؛ تصور کـنید که همین انسان اگـر مشکلات خود را برای خدا بازگو کند و پس از هر نماز به مناجات با پروردگار و دعا و استغاثه به درگـاه او و طـلب یاری از او بپردازد، حالت روانیاش چقدر بهبود خواهد یافت.به عـلاوه باید تـوجه داشـت کـه دعـا و تضرع به درگاه خـداوند بـاعث کاهش شدت اضطراب میشود؛زیرا خداوند فرموده است: وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ (آیه ۶۰، غافر).: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را مستجاب کـنم». به هـمین دلیـل است که دعا و نیایش به درگاه خداوند از شـدت اضـطراب انـسان کاسته و باعث آزاد شـدن نیروی روانی او میشود؛ نیرویی که قبلاً در زنجیرهای اضـطراب و نـگرانی مقید و زندانی بود. در این صورت انسان حالت نشاط و طراوت را در تمام وجودش احساس میکند.