محسن سپهرمدير عامل مجموعه توليدي شادنان كرمان در گفتگو با خبرنگار پایان هفته زیست بوم کارافرینی وکسب وکار اظهار داشت : متاسفانه توليد در سالهاي اخير با چالش ها و موانع متعددي همراه بوده كه باعث ريزش پرسنل و كاركنان خطوط توليدي شركتها و موسسات زيادي شده است .
وی افزود : بحث تورم موضوعي به شدت مفصل است كه باعث رشد بي رويه و بي حد و حساب قيمت تمام شده محصول توليدي ميشود از يك طرف و از طرف ديگر افزايش نرخ بيمه ، ماليات و ساير هزينه هاي مرتبط با كارخانجات عوامل اصلي فشار بر توليد واحدهاي توليدي مي باشند و دو عامل مطرح شده در چند سال اخير باعث فروپاشي نظام توليد در كارگاه هاي نسبتاً كوچك شده و متاسفانه در حال حاضر علاوه بر مسائل فوق بحث كمبود برخي از مواد اوليه و ضروري خط توليد مطرح شده و بلافاصله با افزايش قيمت شديد كه بين ١٠٠ تا ٢٠٠ درصد بهاي آن است مواجه مي شويم كه اين امر را در هيچ چارچوب محاسباتي نميتوان جاي داد و اين افزايش قيمت با هيچ منطقي قابل سنجش نيست.بعنوان مثال روغن قنادي روغني مصرفي و مورد نیازو جزء مواد لاينفك توليد ماست باوجود اينكه كارخانه توليد اين روغن در استان كرمان قرار دارد بنا به دلايل مختلف كه بنده از آن بي اطلاعم مارا با چالشي بزرگ روبرو كرده است.
این دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع ادامه داد : در حال حاضر كه بنده با شما صحبت مي كنم يكي از سه خط توليد مجموعه بنده با ٨ نفر نيروي مستقيم توليدي كه مربوط به كلمپه ي كرمان هست كلمپه اي كه سوغات كرمان است و ما اين سوغات را به استان هاي زيادي در سطح كشور معرفي و عرضه مي كنيم بطور كامل به حالت تعليق در آمده و با تهديد جدي مواجه شده و يك هفته است كه خط و پرسنل خط خوابيدند! و مشخص نيست چه به روز پرسنلي كه هر كدام نان آور و نماينده ي يك خانواده ي است خواهد آمد!در حال حاضر بسياري از دوستان توليدكننده و گاه رقباي بنده بنا به دلايلي كه عرض شد از دور خارج شدند و يا تحت فشار اقتصادي و در حال طرد شدن از بازارند و آنهايي هم كه مانده اند تو اين آشفته بازار حال و روز جالبي ندارند.متاسفانه بنده فكر ميكنم اگر دولت و دولتمردان، سياستگذاران و فعالان اقتصادي كشور اين مشكل را ريشه يابي نكنند و چاره اي براي اين بحران انديشيده نشود بزودي ما شاهد زوال و نابودي كارخانجات متوسط و پس از آن كارخانجات بزرگ تر توليدي خواهيم بود، كارخانجات و كارگاه هاي كوچك توليدي كه قبل از اين با خاك يكسان شدند و آنطور كه بايد و شايد كسي يا ارگاني به دادشان نرسيده است.