به گزارش خبرنگار پایان هفته، سومین نشست تخصصی عصر ادبیات با عنوان یادمان و بررسی آثار سید محمود توحیدی ارفع کرمانی عصر روز سه شنبه بیست و پنجم شهریور ماه ۱۴۰۴ با حضور حجت سلطانی مدیر کل ورزش و جوانان، احمد وفایی مدیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کرمان ، جمع کثیری از استادان دانشگاه ،شاعران ، هنرمندان، مدیران و علاقمندان فرهنگ و هنر از سوی خانه ادبیات دیار کریمان در محل موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان برگزار شد .در ابتدای این نشست حسین شهابی مدیر مسوول خانه ادبیات گفت: در سال جاری تاکنون دو نشست تخصصی با محوریت بررسی شخصیت و آثار زنده یاد احمدرضا احمدی و زنده یاد محمدعلی بهمنی با حضور هنرمندان و ادیبان برگزار شده و این سومین برنامه از سلسله نشست های تخصصی عصر ادبیات در کرمان است که با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، موزه هنرهای معاصر صنعتی، بنیاد ایران شناسی شاخه کرمان،انجمن دل عالم، کتابخانه تخصصی هنر و دیگر نهادهای فرهنگی و هنری در حال برگزاری است.سید محمدعلی گلابزاده در این نشست ضمن ذکر خاطراتی از سید محمود توحیدی اظهار داشت: زنده یاد مسعود محمودی استاندار وقت کرمان در گفتگویی که داشتیم همواره از اثار ادبی سید محمود توحیدی و حامد حسینخانی به عنوان شاعران موثر یاد می کرد .وی ادامه داد: این شاعر کرمانی ساده زیست و شعرهایش زبان مردم بودند .سید فواد توحیدی به نمایندگی از خانواده زنده یاد ارفع کرمانی ضمن قدردانی از خانه ادبیات و حامیان برگزار کننده این نشست ، غزل سروده ای از خود را خواند .حامد حسینخانی عضو هیات علمی دانشگاه و رییس بنیاد ایران شناسی شعبه کرمان در این نشست تخصصی گفت: اشعار سید محمود توحیدی ارفع کرمانی بر سه کانون اندیشه استوار بود ، اول حوزه تفکر عمیق جهان بینی عرفانی بر پایه سلوک فردی و تجربه های سلوکی،دوم متن و زبان شعری خاص شاعر با ویژگیهای منحصر به فردش و سدیگر بیان حماسی شاعر در مسایل اجتماعی همراه با نگاهی اعتراضی به وضعیت برخی رویکردها اشاره کرد .مهدی صمدانی شاعر کرمانی در این نشست گفت: شاعران و هنرمندان وارثان تاریخ هستند و به نوعی تاریخ را می سازند ، برای نمونه اگر فردوسی بزرگ نبود ، ما با یک انسان فرتوت و از کارافتاده میان گذشته و اینده در جریان بودیم .وی ادامه داد: جامعه از هنرمندانش هویت گرفته و می گیرد .صمدانی تاکید کرد: توحیدی منتقدی صریح با اراده ای قوی بود که وجه اجتماعی اشعارش ملموس بود و ارفع با اراده محکم و زبانش خود را به مخاطب تحمیل کرد و او مردی بود که می توانست در سخن گفتن قشرهای مختلف مردم را می شد در اشعارش دید .محسن کاشانی دیگر شاعر کرمانی در این نشست اظهار داشت : کرمان گوهر نایابی در بین هم نسلان خودش به نام توحیدی را از دست داد که در زمانه خویش بی نظیر بود .وی ذهن این شاعر را پیچیده معرفی کرد و گفت: قدرت در زبان شعری ارفع قابل تحسین بود و بیشتر مضامین را با بهترین شکل در اشعارش استفاده می کرد .شاعر حسین سبزه صادقی در این جلسه گفت: خانواده استاد سید محمود توحیدی ارفع کرمانی حقیقتا یک خانواده کاملا فرهنگی و ادبی بوده و هست و این شاعر به جهان بینی خودش رسیده بود به نحوی که عملکرد و شعرش در زندگیش ساری و جاری بود و زیست فرهنگی سید محمود توحیدی، همچون ایینه ای تابناک پیش روی دیگر شاعران کرمان است و این مسیر را باید همه ادامه دهیم.” کسی به ناله ی رستم قسم نخورده هنوز” این مصرع آخرین تراوش ادبی ذهن خلاق شاعر هم روزگار ما زنده یاد سید محمود توحیدی متخلص به “ارفع کرمانی ” ست که در یکی از دیدار های آخر ما تعدادی از اعضای انجمن شعر خواجوی کرمانی که به ملاقاتش در بیمارستان رفته بودیم قراعت شد و پیشنهاد داد که هر کس تمایل دارد به استقبالش برود. ارفع که خود با زیست انتقادی اش رستمی در شعرهایش جلوه می کرد این بار انگار ناله ی خود در بستر بیماری را به ناله ای که از یک قهرمان در فرهنگ ایرانی بعید است پیوند می دهد و سوگند را که از عناصر تعهدآور فرهنگ ماست و در کتاب های آسمانی نیز تجلی یافته است به ناله ی جانسوز رستم می خورد و شاید با این پیشنهاد در واپسین لحظه های عمر به ما جوانترها می خواست گوشزد کند که پاسدار هویت و فرهنگ ایرانی باشیم.آبشخور شعر ارفع که مثل هر شاعر موفق دیگری محصول جهان بینی اوست با توجه به عارف مسلکی اش نشو و نمایی عرفانی دارد. شعری که به لحن ، زبان و بیان و قالب های شعر کلاسیک وفادار است اما نگاه انتقادی او به جهان پیرامون خود و تجلی آن در شعرهایش از ایشان نسبت به هم نسلانش شاعری متفاوت تر ساخته استآنجا که می گوید: همان یاری که دوشش مامن من بود باور کننقاب از چهره اش افتاد ، دشمن بود باور کنهمان اشکی که آب آسیاب چشم ما می شدشبانگه از حریم خویش سر زن بود باور کنپگاهان آن چنان کوچید ایل مهر از این وادیکه گویی جاده هم مشغول رفتن بود باور کناگر حلقوم دشت از جرات تکبیر خالی شددل پژواک غرش ها سترون بود باور کنکسی گر بوسه بر قندیل محراب شبستان زدکنار بقعه نانش توی روغن بود باور کنتو رمز چشمک گرگ و شبان را دیر فهمیدیهمان اول حساب گله روشن بود باور کنچنان روئید بر لب های گل تاول در این بستانکه سوسن ، قصه گوی باغ ، الکن بود باور کنتناور می شود گر تیغه های خنجر مسلخگناهش در سکون گردن من بود باور کنز هم پاشید سنگ خاره روز ناله ام امادل این قوم از فولاد و آهن بود باور کنچراغ خانه هستی سوز ما این بار شد ارفعنهیب شعله بیخ گوش خرمن بود باور کنصادقی ادامه داد : شاعر در این غزل سیطره نظام ارباب رعیتی و شبان رمگی را به ساحت نقد می کشاند و هم دستی شبان و گرگ را که در بستر جامعه فریبکار و ریاپیشه ما ریشه ای تاریخی دارد و مدام خود را بازتولید می کند به شکلی عاطفه مند و اندیشه ورزانه به تصویر می کشد . معضل و مسئله ای اجتماعی که مدام در جامعه ما حضور داردپیرامون زندگی و آثار ارفع کرمانی که حرف و عملش در جلوه ای آزادمنشانه یکی بود و عملکردش در زیستی پنجاه و هفت ساله از او الگویی ماندگار ساخته است بسیار می شود سخن گفت اما اشاره به تربیت چهار فرزند فرهیخته و هنرمند که هر کدام در حوزه فعالیت خود یلی موثرند اشاره موثری ست که یادآور این ضرب المثل شیرین است ” پسر کو ندارد نشان از پدر -:تو افسانه خوانش نخوانش پسر” و درس عملی تری که می شود از عملکرد این شاعر فرهیخته گرفت ، الهام گرفتن از نام تنها دخترش” ارفع السادات” در انتخاب نام هنریست که در دل جامعه مردم سالار ما در ژرف ساخت خود نوعی توصیه به حرمت گذاشتن به جایگاه دختران و زنان را به همراه دارد. گفتنی است در این نشست علاوه بر پخش مستندی از مظفر طاهری با صدای علیرضا افتخاری ،گروه موسیقی با حضور اردلان میرزایی(تار)، استاد کربلایی (خواننده)و استاد کاویانی(تنبک)به اجرای قطعاتی با استفاده از اشعار ارفع پرداختند و اقای فردوسی از پیشگامان ادبیات کرمان خاطره ای از سید محمود توحیدی ذکر کرد و اقای براهام به شعر خوانی پرداخت .لازم به ذکر است در این نشست نخبگان و فرهیختگان و هنرمندانی همچون: دکتر خوارزمی ،مهندس سید محمدرضا معین زاده میرحسینی، دکتر پیروز ارجمند، اقای ثمررخی، نجمه حسنی، فرشته نکویی، مازیار نیستانی، علی شمسی، محمد لطیف کار،علیرضا ممیززاده ، مهدی منتظری، سید علی منصوریان،صادق امیری ودیگر هنرمندان و ادیبان حضور داشتند .