هنوز رقابتهای انتخابات 1400 آغاز نشده که برخی چهرههای سیاسی که سودای بالا رفتن از نردبان سیاست در سر دارند،با هدف ایجاد پایگاه اجتماعی و به بهانه حمایت از اقشار کمبرخوردار و فقیر جامعه، طرحهایی را پیشنهاد میکنند که نه تنها با واقعیتهای این روزهای اقتصاد کشور همخوانی ندارد که در صورت اجرا به زیان همان افراد و اقشاری منجر میشود که این سیاستمداران مدعی حمایت از آنها هستند. البته مرور تجربه دوازده دوره انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد عموم رایدهندگان به شعارها بیشتر از برنامهها توجه میکنند…
به گزارش خبرنگار پایان هفته رسانه زیست بوم کارآفرینی و کسب و کار محسن جلالپور رییس پیشین اتاق ایران در یادداشتی به تحلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران در استانه انتخابات 1400 پرداخته که متن کامل آن در ادامه می آید:
🔹 میگویند در تنگنای مالی عصر رضا شاه، بعضی از پاسبانها، اسلحه بدون گلوله یا فقط غلاف خالی اسلحه را به کمر میبستند. مردم که این موضوع را متوجه شده بودند، به طنز میگفتند؛ طرف «خالی بسته» به این معنی که آن پاسبان، اسلحه بدون گلوله دارد یا اصلاً اسلحه ندارد. خالی بستن پاسبانها در ابتدای قرن، بهترین توصیف برای سیاستمداران ما در ماههای پایانی قرن است. به این معنی که سیاستمداران عصر ما دقیقا همان کاری را میکنند که پاسبانهای عصر رضاشاه میکردند؛یعنی خالی میبندند.
🔹 هنوز رقابتهای انتخابات 1400 آغاز نشده که برخی چهرههای سیاسی که سودای بالا رفتن از نردبان سیاست در سر دارند،با هدف ایجاد پایگاه اجتماعی و به بهانه حمایت از اقشار کمبرخوردار و فقیر جامعه، طرحهایی را پیشنهاد میکنند که نه تنها با واقعیتهای این روزهای اقتصاد کشور همخوانی ندارد که در صورت اجرا به زیان همان افراد و اقشاری منجر میشود که این سیاستمداران مدعی حمایت از آنها هستند. البته مرور تجربه دوازده دوره انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد عموم رایدهندگان به شعارها بیشتر از برنامهها توجه میکنند.
🔹 شعارهای رایآور اقتصادی هم کم نیستند، از شعار عدالت اجتماعی که ترجیعبند همه انتخاباتها در ایران بوده و هزاران میلیارد تومان سرمایه را به باد داده تا شعار ایجاد شغل که آن هم نتیجهای جز اتلاف گسترده منابع به دنبال نداشته است. اخیرا نیز یکی از نامزدهای احتمالی، از لزوم ساخت 15 میلیون واحد مسکونی برای حاشیه نشینان شهرهای بزرگ سخن گفته که رکورد تازهای در رقابتهای پوپولیستی است.
🔹 در سالهای گذشته امکان طرح این شعارها وجود داشت چون درآمدهای سرشار نفتی،اجازه پهن کردن سفره نذری منابع را به سیاستمداران میداد اما انتخابات 1400 شباهت زیادی با دوازده دوره انتخابات گذشته ندارد؛چون اوضاع وخیمتر از آن است که سیاستمداران و مردم تصورش را دارند.
🔹 در انتخابات پیش رو شرایط به کلی تغییر کرده چون چشمانداز روشن و امیدوارکنندهای برای دسترسی به درآمدهای نفتی وجود ندارد. به نوعی به پایان دوره «پوپولیسم نفتی» رسیدهایم و به نظر میرسد دوره «واقعگرایی» در عرصه سیاسی ایران در حال آغاز شدن است. کلیدیترین پیام عصر واقعگرایی این است که دولتها دیگر نمیتوانند با استفاده از ثروت نفت و برداشت بیرویه از منابع زیرمینی، رفاه مصنوعی ایجاد کنند. در حقیقت ویژگی مهم دوره وفور درآمدهای نفت،پنهان شدن پلشتیها زیر میلیاردها دلار درآمدهای نفتی بود اما ویژگی دوره جدید این است که درآمد نفت وجود ندارد که روی آلودگیها و ناکارآمدیها را بپوشاند.
🔹عارضه پوپولیسم نفتی باعث شد ما در چند دهه گذشته روزبهروز از واقعیتهای اقتصادی فاصله بگیریم و احساس کنیم جزو ثروتمندترین جوامع جهان هستیم و باید بالاترین سطح رفاه را داشته باشیم. سالها سیاستورزی در سایه درآمدهای نفتی،منطق اقتصادی را در برنامهریزی،تصمیمگیری و سیاستگذاریهای ما از بین برده است. وقتی منطق اقتصادی از تصمیمگیری دور شود اقتصاد گرفتار ناکارآمدی میشود و انگیزهها به مسیر دیگری منحرف میشوند. مثلاً وقتی ساختار سیاسی اولویت اقتصاد را اشتغالزایی بداند نتیجه با زمانی که ساختار سیاسی اولویت را رشد اقتصادی اعلام کند، متفاوت میشود. اگر رشد اقتصادی در اولویت قرار گیرد، اشتغال هم حاصل میآید اما اگر اشتغال مأموریت اصلی باشد، لزوماً رشد به دست نمیآید.
🔹 نتیجه اولویت اشتغالزایی بر رشد اقتصادی، اتلاف منابع و کاهش بهرهوری و از بین رفتن انگیزه بخش خصوصی برای فعالیت است. در حالی که یک ساختار سیاسی که هدفش دستیابی به رشد اقتصادی است، به بخش خصوصی اش اجازه فعالیت میدهد. پای دولتش را از فعالیتهای اقتصادی و بنگاهداری کوتاه میکند و برای جلب سرمایههای جهانی، رابطهاش را با دنیا بهبود میبخشد.در نتیجه هم کیک اقتصادش بزرگ میشود و هم اینکه افراد سهم بیشتری میبرند و هم شغل بیشتری ایجاد میشود.
🔹 البته همانگونه که متخصصان اقتصاد سیاسی میگویند،سیاستمداران هم مطلوبیتهای خود را دارند و دریافتهاند که مردم با وعده اشتغال به نامزدهای انتخاباتی رأی میدهند نه با وعده رشد اقتصادی.
شکی نیست که دولتها باید از اقشار ضعیف و کم برخوردار حمایت کنند اما پیش از آن لازم است موتور تولید فقر در کشور خاموش شود که این کار نیازمند رفع موانع رشد اقتصادی و حذف عوامل تضعیف کننده و مخرب آن است.حال که اقتصادایران به وضع فعلی دچار شده است،به گمانم اقتصاددانان و آنها که دغدغه توسعه کشور را دارند،باید گفتمان رشد اقتصادی را جایگزین گفتمان «توزیع»کنند.
Payanehafte.ir