محمد عادلی؛ جوان 35 ساله ی شیرازی که ویلچر مادر 70 ساله اش را با عشق به جلو می راند و مسیر عمودها را یک به یک پشت سر می گذارد. تا درس ایثار و از خود گذشتگی که از مولایش یاد گرفته است را پس دهد.
او می گوید :اینجا عمود 1054 است از عمود یک مادرم را به تنهایی تا اینجا رسانده ام، گرچه پاهایم تاول زده و دستهایم به خاطر هل دادن ویلچر درد می کنه اما نگذاشتم مادرم اینها را بداند چون نمی خواهم احساس سربار بودن کند، او در حالیکه با آهستگی با من حرف میزند، از من خواست آرام و کوتاه صحبت کنم و به شدت مراقبت می کرد که رنج و اندوهش را مادر متوجه نشود. مبادا نگران شود،
چند روز است توی راه هستید؟شبها کجا می روید؟ امروز، روز ششم است که با مامان توی مسیر پیاده روی اربعین همسفریم و دو روز هم نجف اشرف بودیم هر شب مادر را به موکبهای مخصوص بانوان می رسانم، مستقر می کنم و خودم به موکب آقایان رفته و استراحت می کنم. َچه مشکلی توی مسیر داشتید؟ مشکل خاصی نداشتیم فقط دو مرتبه ویلچر را تعمیر کردیم، خداراشکر توی مسیر جاهایی است که کار تعمیرات ویلچر و کالسکه را انجام می دهد.
از شیراز تا عراق چگونه آمدید؟ با توجه به مشکل پاهای مادر، از شیراز با ماشین شخصی تا سر مرز آمدیم و ویلچر مادر را با خود آورده بودم سپس مادر را روی یلچر گذاشته و از مرز شلمچه عبور دادم، از آنجا نیز با ماشینهای عراقی مادرم را به کاظمین و سامرا بردم وسپس به نجف اشرف مشرف شدیم، ودر تمام این مسیرها ویلچر مادر را با خود بردم و همه ی زیارتها او را از ماشین پیاده و بر ویلچر سوار کرده و به پابوسی ائمه و اهل بیت بردم.
خداوند خیر دنیا و آخرت را به شما دهد.
موفق باشید التماس دعا..،
فریبا مهدی پور